ظهور رسانههای اجتماعی، مقیاس و سرعت اشتراکگذاری اخبار و اطلاعات را متحول ساخته است. با وجود این، تمایل کاربران به برقراری ارتباط با افراد همفکر و تعبیه الگوریتمهای توصیهگر از سوی بسترهای مختلف، برای جلب نظر کاربران و کنترل حجم اطلاعات اضافی، خطر قطبش و تفکیک برخط و احتمال مصرف اطلاعات جانبدارانه و مضر را افزایش داده است. به عبارتی کاربر با شخصیسازی محتوا، ضمن اجتناب از دیدگاههای مخالف، در معرض مطالبی قرار میگیرد که تأییدکنندة تعصباتش بوده و از قبل به آنها اعتقاد داشته است. این مهم، منجر به حصر اطلاعاتی کاربر و شکلگیری حباب فیلتر و پیلههای اطلاعاتی اطراف وی میشود. اگر اطلاعات منتشرشده، در فضای این حبابها و اتاقهای پژواک، همچون اخبار جعلی، آسیبزا باشند، خطرهای متعددی را به همراه دارد؛ تا جاییکه میتواند فرایند دموکراسی و تفاهم اجتماعی را مختل سازد و جامعهای چندپاره را سبب شود. در این مقاله، با بررسی منابع علمی موجود به معرفی نظریه حباب فیلتر و تأثیر آن بر تشدید قطبیسازی جوامع و افزایش مصرف اخبار جعلی میپردازیم.
برای دانلود مقاله
خبر جعلی، به دلیل اخلال در گردش اطلاعات صحیح در جوامع مدرن و دموکراتیک، تهدیدی جدی در مسیر انواع گزینشگریهای عمومی ازجمله انتخابات آزاد بهشمار میرود؛ یکی از مهمترین راههای مقابله با این تهدید، تجهیز کاربران به امکانات سواد رسانهای است؛ توفیق خبرجعلی در هر جامعه، بستگی تام به شیوه، نوع و میزان بازنشر و مصرف آن از سوی شهروندانِ کاربر رسانههای جدید دارد؛ ازاینرو، بررسی چرایی مصرف و باورپذیری خبرهای جعلی از سوی کاربران موضوع مهمی است که میبایست، پیش از هرگونه برنامهریزی برای طراحی نظام مقابله با خبرهای جعلی با رویکرد سواد رسانهای، در پی یافتن پاسخهای مناسب برای آن بود. در این مقاله با بررسی جامع منابع علمی موجود و انجام مصاحبه عمیق، سه مضمون سازمانیافته دلایل مربوط به کاربران»، دلایل مربوط به خبر جعلی» و دلایل مربوط به جامعه» را با کمک روش تحلیل مضمون ارائه دادیم. یافتهها نشان دادند عواملی چون واقعنمایی خبر جعلی و تطابق آن با منطق و باور افراد، تصدیق انبوه، فرکانس اکتشافی و شکلگیری حباب فیلتر اطراف کاربران، خلأ اطلاعاتی، افزایش تعصب و تنزل اعتبار نهادهای رسانهای، اجرایی و رسمی ازجمله دلایل مصرف و باورپذیری خبر جعلی در جامعه هستند.
برای دانلود مقاله
اخلال در فرآیندهای دموکراتیک، تورزی، تگذاری، رومهنگاری، ارتباطات اجتماعی، اقتصاد و امنیّت عینی و روانی جوامع انسانی وم مبارزه با خبرهای جعلی و منابع تولید و توزیع آنها را در سالهای اخیر، بسیار جدیتر ساخته است. مواجهه صحیح با خبر جعلی - به عنوان پدیده نوظهور عصر شبکههای اجتماعی- که در قالب اطلاعات دروغین، عامدانه و برنامهریزی شدهای که به صورت سازمانی در پوشش خبر واقعی برای فریب کاربران تولید و منتشر میشود، به یکی از معضلات جدی سازمانهای رسانهای حرفهای و بزرگ دنیا تبدیل شده است. به عبارتی از این پس سازمانهای رسانهای در کنار فرآیند جمعآوری اطلاعات و خبررسانی حرفهای، لازم است به صحتسنجی محتواها و خبرهای تولیدی در رسانههای اجتماعی نیز در قالب فرآیندهای حرفهای خود بپردازند.
از این رو در مقاله حاضر در پی ارائه کلیاتی از راهکارهای تشخیص خبرهای جعلی به عنوان اولین قدم برای مقابله با آن در سازمانهای رسانهای حرفهای هستیم. ما برای دستیابی به این هدف، علاوه بر بررسی جامع منابع علمی موجود، با نفر از متخصصان حرفهای و دانشگاهی حوزه خبر، رسانه و فضای مجازی مصاحبه کردیم، تجزیه و تحلیل دادهها با روش تحلیل مضمون و شبکه مضامین ما را به مجموعهای از راهکارها با تأکید بر به کارگیری امکانات حرفهای راستیآزمایی و مهارت استفاده از دادههای آشکار (اوسینت) رسانید. ما همچنین در این مقاله پیشنهاداتی را از
دستهبندی نحوه واکنش به انواع خبرهای مشکوک را از طریق ارائه آستانههای اول و دوم مواجهه با خبرهای جعلی، مبتنی بر نظرات کارشناسان حرفهای، استخراج کردیم و سامان بخشیدیم.
قتل جورج فلوید، شهروند سیاهپوست آمریکایی، توسط یکی از افسران پلیس شهر مینیاپولیس، زمینهساز اعتراضات گستردۀ شهروندان آمریکایی به نژادپرستی سیستماتیک در این کشور و شکلگیری جنبش جان سیاهان مهم است» شد. دامنۀ این اعتراضات، محدود به قتل فلوید نماند و مردم در اقدامی بیسابقه، به این بهانه، بارها به نمادهای اساسی، از جمله: پرچم، مجسمههای مشاهیر و نشانهای تجاری و رسانهای کشورشان هجوم بردند. نوع مواجهۀ رسانههای جریان اصلی با جنبشهای اجتماعی، همواره موردتوجه محققان بوده است. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی وندایک، در پی بررسی بازنمایی این جنبش در رسانههای اصلی ایالات متحده، نظیر: سیانان، فاکسنیوز و نیویورکتایمز هستیم. به این منظور، از 25 مه تا 26 آگوست 2020، تعداد 20 خبر از نیویورکتایمز، 15 خبر از فاکسنیوز و 10 خبر از سیانان، با روش غیراحتمالی هدفمند، گردآوری شده و مورد بررسی قرار گرفتند. سپس دادههای پژوهش با بهرهگیری از نشانهها و عناصر زبانشناختی مدل وندایک، تفسیر و تبیین شدند. یافتهها نشان میدهد هر سه رسانه، در جریان اعتراضات یادشده، اقدامات معترضان در حمله به ارزشهای آمریکایی و مؤلفههای قدرت نرم این کشور را به چالش کشیده و در جهت منفی نشان دادن این جنبش و مشروعیتزدایی از معترضان تلاش کردهاند. در این میان، فاکسنیوز، بهدلیل نزدیکیاش به دولت وقت، نسبت به دو رسانۀ دیگر- که از منتقدان دولت دونالد ترامپ بودند- در بهکاربستن پارادایم اعتراض»، برچسبزنی و به حاشیه راندن معترضان، صریحتر عمل کرده است.
برای دانلود مقاله
درباره این سایت